سازند سخت استان تهران

مقدمه و هدف طرح

تأمين آب شرب دراز مدت كلانشهر تهران و شهرك‌هاي اطراف يكي از دغدغه‌هاي مهم شركت آب منطقه‌اي تهران مي‌باشد. در حال حاضر كليه منابع آب سطحي استان شناسايي و مهار شده و منابع آب زيرزميني استان به نحو فزاينده‌اي مورد بهره برداري قرار گرفته‌اند. لذا دستيابي به منابع آب جديد امري ضروري مي‌باشد. يكي از گزينه‌هاي تأمين آب آتي استان تهران، منابع آب موجود در سازند‌هاي سخت شمال استان تهران مي‌باشد. مطالعاتي كه تاكنون در اين زمينه انجام شده، به صورت منسجم نبوده و عمدتاً به صورت موردي و پراكنده مي‌باشد. با توجه به اينكه منابع موجود در سازند‌هاي سخت و كارستي به دليل دور بودن از آلاينده‌ها از منابع با ارزش براي مصارف شرب تلقي مي گردند

در مطالعات حاضر، وضعيت آبخوان سازند‌هاي سخت شمال استان تهران از جنبه هاي مختلف مورد بررسي قرار گرفته كه نتايج آن در قالب گزارش‌هاي مختلف و با عناوين زير تهيه و براي كارفرماي محترم ارسال شده است.

1-گزارش هواشناسي

2-گزارش هيدرولوژي

3-گزارش مطالعات اجتماعي

4-گزارش مطالعات اقتصادي

5-گزارش مطالعات زمين شناسي

6-گزارش مطالعات زيست محيطي

7-گزارش مطالعات هيدروژئولوژي سازندهاي سخت

موقعيت طرح

مطالعات حاضر كه پهنه سازند‌هاي سخت شمال استان تهران را در بر مي‌گيرد، در ناحيه‌اي بين عرض جغرافيايي '20 °35 تا '15 °36 شمالي و طول جغرافيايي '15 °50 تا '15 °53 شرقي واقع شده و از نظر تقسيمات كشوري عمدتاً به استان‌هاي تهران، سمنان و البرز تعلق دارد. درازا و پهناي تقريبي اين محدوده مطالعاتي به ترتيب، 262 و 30 كيلومتر مي‌باشد. مساحت سازند‌هاي سخت شمال استان تهران بالغ بر 6/8315 كيلومتر مربع مي‌باشد. اين محدوده، حوضه آبريز رودخانه‌هاي شمال تهران، رودخانه‌هاي كرج، جاجرود، قسمتي از حوضه رودخانه شاهرود (منطقه طالقان) و همچنين قسمتي از رودخانه حبله رود در شهرستان فيروزكوه را شامل مي‌شود. مهمترين رودخانه‌هايي كه در اين محدوده جريان دارند عبارتند از رودخانه‌هاي كن، كرج، طالقان رود، گاجره، سرداب‌رود و هراز كه از ارتفاعات البرز جنوبي در حاشيه شمالي استان‌هاي تهران و البرز به سمت جنوب، شرق، شمال شرق، غرب و شمال غرب جريان مي‌يابند. بجز محدوده واقع در حوضه شاهرود بقيه اين رودخانه‌ها از ارتفاعات جنوبي البرز سرچشمه گرفته و در نهايت به درياچه حوض سلطان مي‌ريزند. با توجه به تراكم جمعيتي بالاي اين محدوده و نياز زياد آن به آب شرب، تعدادي سد مخزني بر روي رودخانه‌هاي اين مناطق احداث گرديده و بخشي از نياز شرب و كشاورزي محدوده را تأمين مي‌كند كه از مهمترين اين سدها مي‌توان به سدهاي لتيان، امير كبير(كرج)، لار، نمرود و طالقان اشاره كرد. با توجه به تقسيمات هيدروژئولوژيكي كه توسط شركت مديريت منابع آب ايران تعيين شده است، محدوده مورد بررسي كم و بيش در بخش‌هايي از 13 محدوده مطالعاتي قرار مي‌گيرد.

سيماي طرح

يكي از گزينه‌هاي تأمين آب آتي استان تهران، پتانسيل آبي موجود در سازند‌هاي سخت شمال استان مي‌باشد. هدف كلي اين مطالعات شناسايي پتانسيل احتمالي اين منابع، با در نظر گرفتن ملاحظات اجتماعي و زيست محيطي و ارائه برنامه بهره‌برداري از اين منابع مي‌باشد. محدوده مورد مطالعه با مساحت 6/8315 كيلومتر مربع در شمال استان‌هاي تهران و البرز واقع شده است. ميزان بارندگي اين محدوده بين 300 ميلي‌متر در نواحي جنوبي تا 800 ميلي‌متر در نواحي شمالي متغير مي‌باشد. ميانگين دراز مدت حجم آبدهي محدوده مورد مطالعه حدود 2230 ميليون متر مكعب در سال بوده كه معادل با 51 درصد از بارندگي مي‌باشد.

اين محدوده به لحاظ قرار‌گيري در زون البرز مياني، وجود آتشفشان دماوند و گسل‌هاي پي سنگي فراوان، از زمين‌شناسي پيچيده‌اي برخوردار است. سكانس كاملي از سازند‌هاي زمين شناسي از پركامبرين تا عهد حاضر در اين محدوده رخنمون دارد. سازند‌هاي كربناته داراي پتانسيل تشكيل آبخوان از قديم به جديد شامل بخش دولوميتي سازند سلطانيه، بخش دولوميتي سازند باروت، بخش‌هاي دوم و سوم سازند ميلا، سازند مبارك، بخش‌هاي بالايي سازند جيرود، سازند روته، بخش‌هاي مياني و بالايي سازند اليكا، بخش بالايي سازند لار، سازند تيزكوه، لايه‌هاي آهكي واحد Kub (كرتاسه بالايي) و بخش‌هاي آهكي سازند زيارت مي‌باشند.

با توجه به نتايج آخرين آماربرداري كه طي سال‌هاي 1387 تا 1390 انجام شده، در محدوده مورد مطالعه 18240 منبع آب (چاه، چشمه و قنات) با تخليه سالانه 76/506 ميليون متر مكعب وجود دارد. اين تعداد شامل 5676 دهنه چشمه با تخليه سالانه 7/382 ميليون متر مكعب، 12282 حلقه چاه با تخليه سالانه 98/102 ميليون متر مكعب و 282 رشته قنات با تخليه سالانه 08/21 ميليون متر مكعب مي باشد. حدود 16 درصد از مساحت محدوده مورد مطالعه توسط سازند‌هاي كربناته پوشيده شده است. درصد رخنمون سازند‌هاي غيركربناته و آبرفتي به ترتيب 7/66 و 3/17 درصد مي‌باشد. تعداد چشمه‌هاي واقع در سازند‌هاي كربناته 882 دهنه بوده كه ميزان تخليه سالانه آنها حدود 3/131 ميليون متر مكعب (معادل با 3/34 درصد) مي‌باشد. تعداد چشمه‌هاي واقع در سازند‌هاي غيركربناته 4342 دهنه و ميزان تخليه سالانه آنها 89/231 ميليون متر مكعب (معادل با 6/60 درصد) مي‌باشد. در واحد‌هاي آبرفتي كواترنري محدوده نيز 452 دهنه چشمه با تخليه سالانه 51/19 ميليون متر مكعب (معادل با 1/5 درصد) وجود دارد.

با توجه به محاسبات بيلان عمومي ده ساله (در سطح محدوده‌هاي مطالعاتي و حوضه هاي آب سطحي) مقدار تفاضل بين مجموع عوامل ورودي (تغذيه) و خروجي (تخليه) در محدوده‌هاي مطالعاتي فيروزكوه و دماوند مثبت مي‌باشد. اين بدان معناست كه از اين محدوده‌ها به صورت زيرسطحي انتقال آب به حوضه‌هاي مجاور صورت مي‌گيرد. مقدار اين انتقال در محدوده‌‌هاي مطالعاتي فيروزكوه و دماوند در دوره بيلان ده ساله به ترتيب 127 و 27 ميليون متر مكعب در سال مي‌باشد. زون‌هاي گسلي نظير گسل مشا‌- فشم نقش مهمي در انتقال آب بين حوضه اي دارند. همچنين انتقال به مناطق جنوبي نظير انتقال به سمت كوير سمنان و ماملو (از طريق سازند لار و گسل هاي امتداد لغز شمالي‌- جنوبي) دور از ذهن نمي‌باشد.

در محدوده‌هاي مطالعاتي لواسانات، تهران‌- كرج و طالقان‌- الموت مقدار تفاضل بين مجموع عوامل ورودي (تغذيه) و خروجي (تخليه) منفي مي‌باشد. به عبارتي از حوضه هاي مجاور به اين محدوده‌هاي مطالعاتي انتقال آب صورت مي‌گيرد. زون‌هاي گسلي نظير مشا‌- فشم و طالقان در انتقال آب به اين محدوده‌ها نقش مهمي دارند.

نتيجه گيري نهايي

در مجموع مي‌توان عنوان نمود كه نتايج مجموعه مطالعات انجام شده در پروژه حاضر چشم انداز مناسبي از پتانسيل منابع آب سازندهاي سخت شمال استان را ارائه مي‌دهد. در اين پروژه با انجام مطالعات جامع زمين‌شناسي ومطالعات سيستماتيك هيدروژئولوي در سطح پهنه‌هاي كارستي وحوضه‌ها و همچنين محدوده‌هاي مطالعاتي و تهيه و محاسبه بيلان به روش‌هاي گوناگون و تحليل آن، شناخت‌ زون‌هاي مستعد كارستي در محدوده مورد بررسي را مشخص نموده است. نتايج اين مطالعات به روشني توانسته است كه مناطق مناسب را شناسائي نموده وافزون بر آن حجم احتمالي پتانسيل منابع كارستي را كه احتمالاٌ از طريق سيستم‌هاي گسلي و كارستي از منطقه خارج مي‌گردد مشخص نمايد. بنا به ماهيت و طبيعت اين نوع پروژه‌ها شناسائي دقيق زون‌ها و حجم قابل برداشت از مخازن كارستي كه در اين گزارش ارائه شده است، با رعايت استانداردهاي زيست محيطي و ملاحظات اجتماعي مستلزم انجام خدمات اكتشافي مورد نيازمي باشد كه متاسفانه به دليل مشكلات اعتباري كارفرما انجام آن در طي مطالعات حاضر محقق نشده است.